قضاوت با شما!!!!!!!!!من با این مامان چه کار کنم؟؟؟؟؟؟
امروز حمام بودم.مامانم تصمیم گرفت لباس های من را عوض کنه ولی من از دستش فرار کردم!!!!! اگه تونستی من را بگیری!!!!!!!!! اما بعد از یک ساعت مامان اومد سراغم و غافلگیرم کرد و پیروز شد ولی من لباس را برداشتم که نتونه اون را به من بپوشونه!!!!!! در آخر هم لباسم را عوض کرد و هم تل زد به سرم....با اینکه میدونه از گلسر و تل متنفرم!!!!!! من را مجبور کرد بشینم روی مبل و بهم گفت : ترنم تکون نخور!!!! ولی این دفعه من پیروز شدم و تل را درآوردم!!!!!!! بعدش هم یه نقشه کشیدم!!!!!!!!!!!!!!!!!! و وقتی مامان از من غافل شد رفتم سراغ گل های پرده!...
نویسنده :
نگارنده:سمیرا
11:15